شروع راه رفتن و دندون بالا
سلام عزيزم جمعه 21 فروردين ، روز مادر كه روز تولد قمريته 3 تا قدم برداشتي به طرف روروئكت و من همچنان درگير با ايستادن تو . عزيزم بهت گفتم روروئكت رو ميخواي يا تابت و تو رو ايستاده نگه داشته بودم دستام رو از دور كمرت ول كردم و شما به طرف روروئكت رفتي سه قدم و من از ترس كه نيافتي پريدم و گرفتمت ولي فقط خود خدا ميدونه چقدر خوشحال شدم تو رفتي و دنيا رو بهم دادي . بابا هم نيست رفته واسه پروژه چابهار . منو شما واسه اولين بار دو شب تنها خوابيديم . هميشه خاله ها مي اومدن پيش ما اما من ديگه روم نشد مزاحمشون بشم ديگه دل رو به دريا زدم و تنها خوابيديم . بابايي هم شنبه صبح رسيد . چند روزه كه شكمت شل شده و دو روزه كه خيلي سرفه ميكني ....
نویسنده :
زويا
12:08